جدول جو
جدول جو

معنی کهنه داود - جستجوی لغت در جدول جو

کهنه داود
(کُ نَ / نِ وو)
شعبه ای است از طایفۀ ناحیۀ سراوان از طوایف کرمان و بلوچستان و از 50 خانوار مرکب است. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 98)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ نِ فُ)
یکی از دهستانهای بخش حومه شهرستان قوچان است که درجنوب غربی قوچان واقع است. این دهستان کوهستانی است و هوایی معتدل دارد و سکنۀ آن از طوایف زعفرانلو هستند. از 17 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته است و مجموعاً 9956 تن سکنه دارد و قرای عمده آن عبارتند ازسراب و علی آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کُ نَ قِ)
ده مرکز دهستان کهنه فرود است که در بخش حومه شهرستان قوچان واقع است و 860 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کُ نِ دِهْ)
دهی از دهستان دابو است که در بخش مرکزی شهرستان آمل واقع است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
آنکه جامۀ کهنه دوزد و وصله زند. مجازاً، مقلد. کهنه پرست. (کلیات شمس چ فروزانفر ج 7 فرهنگ نوادر لغات) :
چون مرا جمعی خریدار آمدند
کهنه دوزان جمله در کار آمدند.
مولوی.
کهنه دوزان گر بدیشان صبر و حلم
جمله نودوزان شدندی هم به علم.
مولوی
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان هرازپی جنوبی بخش مرکزی شهرستان آمل
فرهنگ گویش مازندرانی